سین نامه

ساخت وبلاگ
هر زنی که می خواهد بنویسد  باید اتاقی از آن خود و در آمدی سالیانه پانصد پوند داشته باشد .   چگونه می توانم شما را بیش تر ترغیب کنم تا به دنبال کار و زندگی بروید ؟ با شما هستم ، زنان جوان - خواهش می کنم توجه کنید - زیرا جمع بندی کم کم آغاز می شود - به اعتقاد من شما به طرز شرم آوری نادان هستید . هرگز کشف مهمی انجام نداده اید . هرگز یک امپراتوری را به لرزه در نیاورده اید یا سپاهی را در جنگ رهبری نکرده اید . نمایشنامه های شکسپیر به قلم شما نیست و هرگز قومی وحشی را با موهبت تمدن آشنا نکرده اید ؟ عذر شما چیست ؟ ...   ویرجینیا وولف  اتاقی از آن خود  برگردان صفورا نوربخش سین نامه...ادامه مطلب
ما را در سایت سین نامه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sinnameho بازدید : 147 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 21:57

هیچ می دانی هر کس که می رود جای خالیش را با کتابی پر می کنم ، کتاب آن آدم .مانده ام جای خالی تو را کدام کتاب پر خواهد کرد ؟برایت چه کتابی بودم که این قدر زود تمام شدم ؟

سین نامه...
ما را در سایت سین نامه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sinnameho بازدید : 147 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 12:04

تصویر اوّل: نمی دانم چند تا مریض دیده بودم این قدر که حسابش از دستم خارج شده بود کم کم پاهام داشت بی حس می شد درست عین الان... وسیله معاینه توی دستهام بود . دستکش هم پوشیده بودم . جوان بود خیلی ...موهاش رو هایلایت کرده بود  آمد روی تخت و به محض دیدنم با لحنی میان پرخاش و شکستگی با صدای زنی که سعی می کرد خود را قوی نشان دهد گفت : آهای من HIV مثبتم ها. می تونست نگه .  مات شدم چند لحظه . گفتم ممنون که خبر دادید  دکتر ف سریع  آمد جلو  و اسپکولوم  معاینه رو از دستم گرفت گفت می ترسم آلوده بشی خانم دکتر . خودش رفت جلو . می تونست نکنه این کارو .   تصویر دوم : به زور بیست ساله ب سین نامه...ادامه مطلب
ما را در سایت سین نامه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sinnameho بازدید : 194 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 12:04

هر زنی که می خواهد بنویسد  باید اتاقی از آن خود و در آمدی سالیانه پانصد پوند داشته باشد . 

ویرجینیا وولف 

اتاقی از آن خود 

برگردان صفورا نوربخش 

نشر نیلوفر 

سین نامه...
ما را در سایت سین نامه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sinnameho بازدید : 184 تاريخ : شنبه 24 مهر 1395 ساعت: 10:29

هنوز بدرود نگفته ای دلم برایت تنگ شده است 

چه بر من خواهد گذشت 

اگر زمانی از من دور باشی ؟

هروقت که کاری نداشتی

تنها به من بیندیش

من در رویای تو شعر خواهم گفت 

شعری درباره چشمهایت 

جبران خلیل جبران 

سین نامه...
ما را در سایت سین نامه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sinnameho بازدید : 162 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 17:53

درختان پر شكوفه ى بادام را ديگر فراموش كن

اهميتى ندارد
در اين روزگار
آن چه را كه نمى توانى بازيابى به خاطر نياور
موهايت را در آفتاب خشك كن
عطر ديرپاى ميوه ها را بر آن بزن
عشق من، عشق من
فصل پاييز است

ناظم حکمت 

تو را دوست دارم چون نان و نمک 

برگردان احمد پوری 

سین نامه...
ما را در سایت سین نامه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sinnameho بازدید : 178 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 17:53

تو در منی‌
مثل عكس ماه در بركه،
در منی‌ و دور از من..!

رسول يونان

 

 

سین نامه...
ما را در سایت سین نامه دنبال می کنید

برچسب : در من کوچه ایست,در من زندانی جمعند,در من كوچه ايست,در من زندانی ستمگری بود,در من کوچه ای است,در من كوچه ايست كه با تو,در من كوچه ايست شاعر,درمن این شورمستی خداییست,در من دراکولای غمگینی است,در من زنی است, نویسنده : sinnameho بازدید : 214 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 17:53

امشب بگذار به تو فکر کنم فردا عاقل خواهم شد قول می دهم . فقط باید بخوابم . همه این چیزها به خاطر اینه که خسته ام . خیلی خسته ام .فقط همین  امشب  به تو فکر می کنم . فردا حسابی عاقل خواهم شد 

سین نامه...
ما را در سایت سین نامه دنبال می کنید

برچسب : میون خواب و بیداری تو رو میدیدم انگاری,میون خواب و بیداری,میون خواب و بیداری شاهرخ,دانلود میون خواب و بیداری,دانلود اهنگ میون خواب و بیداری,من شب زده میون خوابو بیداری اسیرم,میون بغض لبخندم میون خواب و بیداری,دانلود میون خواب و بیداری بیژن مرتضوی,متن ترانه میون خواب و بیداری بیژن مرتضوی,آهنگ بیژن مرتضوی میون خواب و بیداری, نویسنده : sinnameho بازدید : 185 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 17:53

زندگانیم ساکت است 

جز کارکردن و قدم زدن کاردیگری ندارم.

هوس دیدن مردم را ندارم  و احساس می کنم که در انتظار  چیز تازه و غریبی هستم که بخش ناسوخته وجودم را بسوزاند . 

می خواهم بیش تر بنویسم امّا نمی توانم .

کمی ملولم و سکوت سیاهی روحم را گرفته است .

ای کاش می توانستم سرم را روی شانه هایت بگذارم .

 

جبران خلیل جبران 

19 نوامبر 1912

نیویورک 

 

 

سین نامه...
ما را در سایت سین نامه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sinnameho بازدید : 159 تاريخ : دوشنبه 19 مهر 1395 ساعت: 20:06

 یو :  چای بنوشید موقع تعارف چای انگشت هایشان تماس پیدا می کند لی با شرم دستش را پس می کشد لی : شو لین ... چیزهای قابل لمس ابدی  نیستند. استاد من می گفت هیچ چیزی در این دنیا نیست که بشود به آن دل بست . تنها با رها کردن همه چیز است که آن چه را که واقعی است به دست می آوریم یو : همه چیز هم خیال نیست. دست من ...واقعی نبود ؟ لی :              دست تو خشن و پینه بسته از تمرین های رزمی تمام این سالها هرگز جسارت  لمسش را نداشته ام لی دست یو را می گیرد و به  گونه می فشارد لی:  ژیانگ هو دنیایی پر از ببر و اژدها هاست. سرشار از پلیدی و کژی. احساسات انسانی هم چنین دنیایی است.شولین خطر سین نامه...ادامه مطلب
ما را در سایت سین نامه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sinnameho بازدید : 157 تاريخ : جمعه 16 مهر 1395 ساعت: 15:22